بیش از دو هفته است که اعتصابی گسترده در نفت جریان دارد. دهها هزار کارگر پیمانی نفت و پتروشیمی و صنایع وابسته به آن در حدود ۸۰ پالایشگاه و مرکز نفتی در 10 استان در اعتصاب بسر میبرند. در روزهای اخیر خبر میرسد که کارگران ارکان ثالث و حمل و نقل نیز در تدارک پیوستن به اعتصاب هستند.
خواست کارگران افزایش حقوقها به بالای ۱۲ میلیون تومان، تغییر شرایط کار به ۲۰ روز کار و ۱۰ روز مرخصی (موسوم به۲۰ -۱۰)، لغو قراردادهای پیمانی و قوانین ویژه اقتصادی و پایان دادن به فضای امنیتی در نفت و برخی خواستهای دیگر است.
اعتصابی با این ابعاد در مرکز مهمی چون نفت یک رویداد بسیار تاریخی و پر آوازه و مهم در جامعه است و بی دلیل نیست که توجه بسیار وسیعی را چه در داخل کشور و چه در سطح بین المللی به خود جلب کرده است. شمار زیادی از اتحادیه ها و تشکلهای کارگری و مدافعان حقوق انسانی از اعتصاب کارگران نفت در ایران اعلام پشتیبانی کرده و با آنها ابراز همبستگی کرده اند. بسیاری از کارگران محلهای کار و خوابگاهها را ترک کرده و به خانه هایشان رفته اند. اما شماری نیز در خوابگاهها مانده اند که مواظب باشند که پیمانکاران نتوانند توطئه گری کنند و کسان دیگری را به جای آنها به کار وادارند. یک خبر جالب و بسیار شورانگیز که در گزارشها آمده بود این بود که روز ۹ تیر شماری از مردم در عکس العمل به قطع آب و غذا برای کارگران اعتصابی که در خوابگاهها مانده اند، برای آنها مقادیری اغذیه برده اند و مخازن آبها را پر از آب کرده اند. در داخل کشور مادران دادخواه و معلمان و بازنشستگان و تشکلهای کارگری متعددی از کارگران نفت اعلام پشتیبانی کرده اند. اخبار اعتصاب نفت در همه جا در صدر گفتگوها قرار دارد. شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت تاکنون چندین بیانیه منتشر کرده و بر خواستهای کارگران و عزم آنها برای ادامه اعتصاب تا رسیدن به خواستها تاکید دارد.
اعتصاب کارگران پیمانی نفت از روز ۲۹ خرداد آغاز شد. بدنبال آن کارگران رسمی نفت نیز اولتیماتوم دادند که اگر لایحه مصوب مجلس اسلامی در مورد نحوه افزایشات مزدی سال ۱۴۰۰ که باعث کاهش واقعی سطح حقوقهایشان میشود ملغا نشود روز ۹ تیر دست به تجمع و اعتصاب خواهند زد. بدنبال این اعتراضات و اولتیماتوم کارگران، و با توجه به گستردگی اعتصابات نفت که دهها هزار کارگر پیمانکاری را در بر میگیرد، حکومت با دستپاچگی دست به یک عقب نشینی زد و روز هشت تیریعنی یک روز قبل از موعد اولتیماتوم کارگران، با یک اصلاحیه بر مصوبه سال گذشته مجلس اسلامی، محدودیت سقف افزایش حقوق کارگران نفت را پس گرفت.
اعتصاب نفت و حکومت اسلامی
مساله نفت برای حکومت بسیار حساس است. تا کنون مقامات حکومتی دخالت مستقیمی در اعتصاب نکرده اند. پیمانکاران شماری از شرکتهای پیمانکاری تقلاها و تلاشهایی را برای بهم زدن اتحاد کارگران در دستور گذاشته اند از جمله با برخی کارگران تماس گرفته اند و اعلام کرده اند که حاضرند حقوقها را افزایش دهند بشرطی که آنها بسر کار بازگردند. پاسخی که گرفته اند اینست که خواستهای ما اعلام شده است و باید حقوق همه کارگران و نه شمار معدودی افزایش یابد و کتبی و رسمی و علنی اعلام شود. این پاسخ بسیار سنجیده ای است که نشان میدهد که کارگران برای اتحاد خود اهمیت بسیاری قائلند و در برابر توطئه گریها ایستاده اند.
از قرائن چنین پیداست که ابراهیم رئیسی رئیس جمهور جدید حکومت اسلامی در تلاش است به شیوه های دیگری وارد مقابله با کارگران بشود. در روزهای اخیر خبر رسید که چند تن از کارگرانی که خود را کمپین ۲۰ -۱۰ مینامند و قبلا هم در بیانیه هایشان گرایشات مماشات جویانه و حکومتی از خود بروز داده بودند، با تعدادی از مسئولان دولت بعدی یعنی رئیسی و جلیلی ملاقات کرده اند. این افراد در مدیای اجتماعی گزارش داده اند که گویا مسئولان حکومتی از وضعیت این کارگران بی خبر بوده اند! و تا کنون تصورشان بر این بوده است که در عسلویه همه کارگران از حقوق یکسانی برخوردارند و تفاوت ها بدلیل مهارت های فردی است. و امثال اینها
نفس این نوع تلاشها و تماسها و گزارشهایی که منتشر شده است نشان میدهد که دولت رئیسی در تلاش است با پول و امتیاز دادن به برخی از کارگران، در میان کارگران تفرقه ایجاد کند و بعلاوه دارند احیای شورای اسلامی در میان کارگران نفت را مزمزه میکنند. این تلاش بسیار مذبوحانه و محکوم به شکست کامل است. شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت بلافاصله بعد از انتشار این گزارشها طی بیانیه ای از سوی کارگران با قاطعیت اعلام کرد که ما شورای اسلامی نمیخواهیم. شورای سازماندهی اعتراضات تشکل واقعی ماست.
تلاش و تقلا برای احیای طرح رسوا و شکست خورده شوراهای اسلامی در میان کارگران روشن است که پاسخ کارگران نیست. اما مهمترین نکته قابل توجه در این رابطه اینست که نشان میدهد جمهوری اسلامی در بن بست بسر میبرد و برای مقابله با اعتراضات و اعتصابات کارگران هیچ راه حلی ندارد. متوسل شدن به سرکوب و بگیر و ببند در شرایط کنونی جامعه به معنای پاشیدن بنزین بر آتشی است که گر گرفته است. روحیه اجتماعی و فضای جامعه در شرایطی نیست که با بگیر وببند عقب بنشیند. از آنطرف دست زدن به استراتژی ایجاد سازمانهای نفوذی و جاسوسی برای کنترل اعتراضات نیز کاملا آبرو باخته و شکست خورده است. در سراسر جامعه نام شوراهای اسلامی بنام جریانات جاسوسی و مزدور شناخته میشود. در شرایط کنونی با این ارگانها مطلقا امکان کنترل اوضاع وجود ندارد بلکه تقابل با حکومت از طریق مقابله با شوراهای اسلامی به پیش خواهد رفت و فضا بر عوامل حکومتی تنگ تر خواهد شد.
میماند راه حل عقب نشینی های گام به گام. تا آنجا که به نفت مربوط می شود این به معنای آنست که حکومت روی پیمانکاران فشار بگذارد که دستمزدهای کارگران را افزایش دهند، خواستهای صنفی کارگران را عملی کنند و با عملی کردن خواستهای اصلی کارگران، آنها را به بازگشت به کار ترغیب کنند.
اما عملی کردن خواستهای اصلی کارگران نیز راه حل ساده ای نیست. افزایش حقوق صدها هزار کارگر نفت به بالای ۱۲ میلیون و بالا بردن سقف حقوق کارگران متخصص به بالای این میزان، برای پیمانکاران دزد و حریص که دستشان در دزدی و چپاول و تحمیل شرایط برده وار به کارگران باز بوده است، عقب نشینی ساده ای نیست. خیلی هایشان حاضر به شل کردن سر کیسه نیستند. و دولت ناچار است برای حفظ فضای جامعه و کم کردن خطرات ادامه این اعتراضات و اعتصابات، به پیمانکاران فشار بیاورد که عقب بنشینند.
برخی خواستهای کارگران مثل کاهش روز کار به ۲۰-۱۰ یعنی بیست روز کار و ۱۰ روز مرخصی نیز برای کارفرمایان هزینه دارد. اما همه اینها و بعلاوه پایان دادن به فضای امنیتی در نفت باید عملی شود تا کارگران احیانا به سر کار بازگردند.
عملی شدن لغو کار پیمانی به تحول جدی تری در نفت نیاز دارد. جمهوری اسلامی باید کل طرح تکه تکه کردن صنعت نفت را که در اواسط دهه هشتاد شمسی به اجرا گذاشت بازپس گیرد و باطل اعلام کند و این عقب نشینی ساده ای نیست و قطعا دولت رئیسی و سران حکومت در این رابطه مقاومت خواهند کرد اما با فشار اعتصابات و اعتراضات متحدانه کارگری ناچار خواهند شد که به این عقب نشینی مهم نیز تن دهند.
امید به آینده
اعتصاب کارگران نفت که در ادامه اعتصابات و اعتراضات بسیار مهم کارگران نیشکر هفت تپه و تجمعات پی در پی بازنشستگان و بسیاری از تجمعات و اعتراضات کارگران در واحدهای مختلف صورت میگیرد، فضای جامعه را بطور جدی شخم زده و متحول کرده است. نتیجه بلافصل این اعتصاب هرچه باشد تردیدی نباید داشت که دوره بعد از این اعتصاب با قبل از آن بسیار متفاوت خواهد بود. امید تغییر در جامعه تقویت شده است. توجه و اتکا به طبقه کارگر بسیار بیشتر شده است. اعتصاب و تجمع و تشکل مورد توجه عمومی قرار گرفته است. همبستگی سراسری ارج بسیار بیشتری پیدا کرده است. خواستهای عمومی تعمیق شده است. فضای ضد سرمایه داری همه جا رسوخ یافته است.
این فضا در جامعه ای که سالهاست دچار قهقرا و نکبت حکومت اسلامی است، و جنبش گسترده سرنگونی در آن بارها سر بلند کرده و عقب رانده شده است، بسیار تحول بخش و پیش برنده و انرژی زا خواهد بود. تاثیرات شگرف آگاهی اجتماعی و همبستگی عمومی و تعمیق حق طلبی توده ای با نقطه عزیمت سرنگونی طلبی و ضد سرمایه داری و برابری طلبانه، نتیجه اش بدون تردید گسترش تعرض و حرکت گسترده و سراسری و همه جانبه برای دست یابی مردم به زندگی انسانی و خلاص شدن از شر حکومت اسلامی سرمایه داران خواهد بود. کارگران نفت در این رابطه خواستی را مطرح نکرده اند. اما با نفس حرکت خود چشم انداز تحول اجتماعی و یک گذار تاریخی را تقویت کرده اند.